زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در وداع با سیدالشهدا علیه السلام
چـگـونه صبـر کـنـم رفـتـن تو را بینم نـوای واعـطـشـا گـفـتـن تـو را بـیـنـم دراین طرف تو صدا میزنی «انا المظلوم» جـواب...هـلـهـلـهٔ دشـمـن تـو را بـیـنم بـپـوش زیـر زره دست دوز مـادر را مبـاد لحـظـه ای عـریان تن تو را بینم اگر چه معجر خود را به سر نگه دارم چگونه لحـظـۀ جـان دادن تو را بیـنـم کویر و این همه لاله حسین خیز و ببین مـیـان دشت فـقـط گـلـشـن تو را بیـنـم به زیر سـمّ سـتـوران شود تنت پامال میان گرد و غـبـار، خرمن تو را بینم همیشه حفظ کنم چـادرم که در مقـتـل به دست چند نـفـر جـوشـن تو را بیـنم خـدا کـنـد که نیفـتی به زیر پای کسی به چشم خویش لگد خوردن تو را بینم |